در دوره قاجار، مردم استان های جنوبی با تهاجم نیروهای انگلیس به مرزهای جنوبی کشورمان مقابله کردند. این مردم، در شرایطی به حفظ عزت و شرف میهن خود کمر همت بستند که دولت ضعیف و زبون قاجار هر روز گوشه ای از مرزهای میهن ما را به دولت های سلطه گر روس و انگلیس واگذار می کرد. در آن دوران ظلمانی قاجار، قیام های ضد بیگانه مردم بوشهر، تنگستان، دشتستان، کازرون، شیراز، ایل قشقایی و به طور کلی همه آزادیخواهان و وطن دوستان جنوب چون چراغی فروزان در عرصه تاریخ و استقلال ایران نور افشانی می کرد. از رهگذر این ایستادگی و مقاومت، مردم این سامان شهدای بسیار و قهرمانان فراوان تقدیم دین و میهن کردند. از این میان شهید رییسعلی دلواری آوازه ای خاص یافت و مشهور و معروف همگان گشت.
دلوار بندر کوچکی است در پنجاه کیلومتری بوشهر که مرکز یکی از بخشهای ساحلی شهرستان تنگستان است. واژه دلوار به معنای «دلاور» است که گاه «دلبار» هم گفته می شود. شغل مردم دلوار اغلب ماهی گیری و سفر به شیخ نشین هاست. موقعیت دلوار بگونه ای است که کشتی های بزرگ می توانند در ساحل آن پهلو بگیرند و به همین لحاظ در مقاطعی از تاریخ ایران نامی از آن ذکر شده است.
رییسعلی دلواری در عصر مشروطیت، جوانی 24 ساله، بلند همت، شجاع، در صدق و صفا کم مانند و در حب وطن و توکل به خدا، ضرب المثل بود. اگرچه سواد و معلومات کافی نداشت، اما پاکی و سرشت و صفات حمیده او زبانزد اطرافیان بود. رییسعلی بعد از این که قوای اشغال گر انگلیس بوشهر را به تصرف خود درآوردند، با شجاعتی وصف ناپذیر به مقابله با تجاوزگران پرداخت و شکست های سنگینی بر آنان وارد کرد. دولت انگلستان برای سرکوب عناصر انقلابی رئیسعلی، «احمدخان دریابیگی» حاکم دست نشانده بوشهر را تحریک کرد که به دلوار حمله کند. احمدخان با پشتگرمی انگلیسیها چند بار به تنگستان و حوالی دلوار حمله کرد که این حملات با مقاومت شجاعانه رئیسعلی و یارانش روبه رو و دفع شد.
در آستانه جنگ جهانی اول نیروهای انگلیسی به بهانه حفظ نظم و امنیت شروع به اشغال تدریجی جنوب ایران کردند. این حرکات برای رئیسعلی دلواری قابل تحمل نبود و آن را نقض آشکار حق حاکمیت ملی و استقلال ایران میدانست. اشغال جنوب ایران و دستاندازی به همه منابع جنوب کشور، باعث شد که رئیسعلی دلواری و یارانش با استمداد از علمای جنوب کشور آماده مقاومت در برابر نیروهای انگلستان شوند. با این اوصاف بود که علمای جنوب ایران از جمله آیتالله سیدعبدالحسین لاری و سیدعبدالله بلادی بوشهری علیه قوای انگلیس واکنش نشان دادند و تمام مسلمین را به نبرد با متجاوزان فراخواندند.
محمدحسين رکنزاده آدميت در رمان تاريخي دليران تنگستان مينويسد: رئيسعلي يک نفر ايراني تحصيل کرده و دانشمند اروپا ديده نبود، اما ايراني غيرتمند و عاقلي بود که نخواست تا او زنده است دشمنان، وطن عزيزش را پايمال سم ستوران نمايند. رئيسعلي در ميدان کارزار جان داد در حالي که وزراء و بزرگان آن عصر حتي شهريار آن دوره ايران در تهران مشغول عياشيهاي شبانه روزي خود بودند! و امثال رئيسعلي را ياغي و طاغي ميناميدند!
سرانجام با کسب فتوای علما مبارزان تنگستانی و دشتی به فرماندهی رئیسعلی به قوای انگلیس در بوشهر حمله ور شدند. رئیسعلی در یورشهای شبانه ضربات و تلفات موثری بر انگلیسیها وارد آورد. در یکی از این شبیخونها رئیسعلی دو نفر از افسران بلندپایه انگلیسی به همراه چند سرباز هندی را به هلاکت رساند. این اقدام برای انگلیسیها غیرقابل تحمل بود تا اینکه روز دوم رمضان ۱۳۳۳هجری قمری چهار کشتی جنگی برای گلوله باران دلوار و مجاهدان دلواری به همراه پنج هزار سرباز انگلیسی و هندی وارد منطقه شدند. رئیسعلی ابتدا زنان و کودکان را از دلوار خارج کرد. در این جنگ نابرابر اما با لیاقت زیادی که رئیسعلی و یارانش از خود به خرج دادند، نیروهای انگلستان شکست خوردند و عقبنشینی کردند. شکست قوای انگلستان در دلوار یکی از نکات برجسته تاریخ جنگ جهانی اول در جنوب ایران به شمار میرود. پس از جنگ دلوار، رئیسعلی به حملات شبانه خود به بوشهر ادامه داد و با همفکری علمای جنوب طرح حمله سراسری به بوشهر و آزادسازی آن را پی ریخت. در گیرودار طرح چنین حملهای بود که در شب ۲۳ شوال ۱۳۳۳ و مصادف با ۳ سپتامبر ۱۹۱۵، هنگامی که رئیسعلی در محلی به نام «تنگگ صفر» قصد شبیخون به قوای انگلیس را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائنش قرار گرفت و در دم به شهادت نائل آمد.
وی در طول حیات خود چهار زن اختیار کرد که عبارت بودند از: خیری (خیرالنساء) دختر خسرو ، اهل روستای انبارک؛ خیری (خیرالنساء) فرزند عبدالحسین، اهل روستای دلوار؛ فاطمه آغا، از طایفه ی بهی، روستای تل سیاه؛ مدینه، دختر صفر، اهل روستای دلوار. رئیسعلی ، از همسر اول، دوم و سوم دارای فرزندی نشد و فقط از همسر چهارم پسری به نام عبدالحسین موسوم به «بهادر» دارا شده است که بعدا شهرت «شهیدی» ( انتخاب شهرت شهیدی به مناسبت شهادت پدرش) برای خود انتخاب نمود و از ازدواج وی با زبیده دختر عبدالرضا توانا (دختر عمه خود) سه فرزند به نام های غلام حسین، فرنگیس و گل اندام حاصل شد که غلام حسین و فرنگیس در قید حیات نیستند و تنها بازمانده ی ایشان گل اندام است که اکنون در قید حیات و همسر حاج کرم توانا اهل جائینک می باشد.
با این حال نهضت تنگستان و قیام مردمی جنوب ایران به پیشگامی رئیسعلی دلواری از جمله مقاومتهای ضداستعماری در تاریخ کشور است که بر دو انگیزه دینی و ملی استوار بود. آنچه از اسناد تاریخی برمیآید، برجستگی بُعد اعتقادی آن است، زیرا جهتگیری سیاست دولت وقت، به عنوان منشا اقتدار ملی، بر اصل بیطرفی بنا شده بود و نهتنها در طول مبارزه مساعدتی در راه پیروزی قیام نکرد که در بسیاری مواقع بر پایه همان اصل، رودرروی مبارزان و همسو با دشمنان قرار داشت. در منطقه نیز، همفکری و همیاری سران قبایل وجود نداشت که جبهه واحد و همگونی در برابر دشمن ایجاد شود، بلکه جریان تقابلی حکام دوست و همسو با منافع انگلیس، در برابر سران مجاهدین، عرصه را نیز بر آنان تنگ مینمود. بنابراین از جهت سیاسی، اجتماعی و نظامی، زمینه قیام فراهم نبود و به همین دلایل، این قیام نتوانست جنبه ملی و سراسری به خود گیرد. اما از نظر اعتقادی و بعد مذهبی به لحاظ واکنش علمای دینی و مراجع تقلید در نجف اشرف، که در آن زمان مرکز ثقل حوزههای علمیه شناخته میشد، مقابله با اجانب و اشغالگران به منزله جهاد در راه دین و دفاع از حریم مسلمین تلقی میشد و به صراحت حکم جهاد صادر شد. این امر، برای مردم خطه جنوب که هم تقید دینی داشتند و هم در حوزه جغرافیایی خلیج فارس، با عراق به منزله بخشی از بلاد مسلمین و وابسته به دارالخلافه اسلامی دارای ارتباطات منطقهای بودند و از همه مهمتر اینکه منطقه زندگی خود را در اِشغال بیگانه میدیدند، پیروی از دستورات و احکام علما واجب شمرده میشد. بر این اساس، گرایش و عملکرد شخص رئیسعلی در ارتباط با این حرکت، بیش از هر چیز برمبنای احکام دینی شکل گرفته بود.
منابع:
1-قاسم ياحسيني، رئيسعلي دلواري، تجاوز نظامي بريتانيا و مقاومت جنوب، تهران: موسسه نشر و پژوهش شيرازه، 1376.
2-ايرج افشار سيستاني، نگاهي به بوشهر: مجموعهاي از اوضاع تاريخي، جغرافيائي، اجتماعي و اقتصادي استان بوشهر، ج 2، تهران: نسل دانش، 1369.
3-رئيسعلي دلواري: مجموعه مقالات (قيام جنوب در جنگ جهاني اول)، کنگره بزرگداشت هشتادمين سال شهادت رئيس علي دلواري، 1373.
4-محمدحسين رکنزاده آدميت، فارس و جنگ بينالملل، تهران: سيروس، 1312.
5-عليمراد فراشبندي، جنوب ايران در مبارزات ضد استعماري، تهران: انتشار، 1365.
6-محمدحسين رکنزاده آدميت، دليران تنگستان، تهران: کتابخانه مهر، 1312.
7-کاوه بيات، اسناد جنگ جهاني اول در جنوب ايران، بوشهر: مرکز بوشهر شناسي، 1377.
نظر شما